درهم طورانه

دختری باش که رویاهاشو به اهدافش تبدیل کرده

درهم طورانه

دختری باش که رویاهاشو به اهدافش تبدیل کرده

۰۷
مهر ۹۸

و اینک دانشگاه و حماسه های مهشاد:

صبحش به قول «محمد»عنر عنر پاشدیم رفتیم دانشگاه ثبت نام کنم!حالا اینم قضیه داره!بعد فهمیدم ساعت ۸تا۱۰کلاس شیمی داشتم!چه خجستم من!به این که نرسیدم اما ظهر از ۱تا ۵کلاس داشتم...رفتم خونه و ناهار نخورده منو گذاشتن دم ایستگاه!گفتن خودت باید یاد بگیری چجوری سوار اتوبوس شی!

اتوبوس رسید و تا کله پرررررر ادم!منو جا نمیدادن!هی میگفتن اقا نگه ندار!برو://// اقا جا نیست!...خلاصه که به زور خودمو جا کردم!داخل اتوبوسم  از شوق زیادم هی لبخند ژکوند میزدم به این و اون!گمون نکنم فکر کردن مونگولم!:///

دانشگاه ما خارج شهره!این پیچید تو دانشکده هنر و دور زد رفت تو جاده و سمت دانشگاه ازاد!خب عرضم به حضورتون من قاطی کردم راه هارو !اشتباه جلوی در فرعی پیاده شدم:///ساعت چنده؟۱۲:۵۸....دوباره عنر عنر با اون کوله دویدم سمت در اصلی!حدودا ۲۰۰متر!..از شانس خوبم یه گله پسر داشتن راه عادی که سنگفرش بود و میرفتن!من زدم به دل سبزه و خاک و چمن!اخرش به هم رسیدیم!:///

رفتم دانشکده شیمی برد و پیدا کنم!برد نبود!از چند تا دختر پرسیدم..انقدر با عجز ازشون پرسیدم و رنگم پریده بود خندشون گرفته بود:///اخه کلاسای شیمی رو واسه چی رو برد پردیس علوم پایه میزنید!؟؟؟:///

رفتم کلاسو پیدا کردم!۱۳:۱۶..در بسته بود...یه پنجره کوچیک بالای درش داشت رو پاهام بلند شدم تا تو کلاسو نگاه کنم ببینم استاد هست یانه!از شانس خیلی خوبم!قفل در خراب بود و باد زد و در کلاس بااااااز شد!من هم همونطور هو نوک انگشتام خشک شدم!...هیچی دیگه رفتم خیلی مظلومانه رو صندلی جلوی در نشستم!:////

پ.ن:الان تو کتابخونه دانشگام...من و نت رایگان!:))

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۸ ، ۱۲:۵۴
mahshad
۰۵
مهر ۹۸

و مشهد اخر تابستونی خیلی خوش میگذره:)))

از اون بیشتر برد دربی چسبید!:)

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۳۵
mahshad
۲۵
شهریور ۹۸

خب ما قرار بود پنجشنبه بریم مشهد!^_^

سایت دانشگاهو که امروز نگاه کردم اطلاعیه شماره ۲ زده که ساعت ۶ به بعد امروز ثبت نام غیر حضوری و یکشنبه ۳۱ شهریور هم تحویل مدارک حضوری باید انجام بشه!من موندم چیکار کنم!؟

باتوجه به اینکه تعهد ها رو باید پرینت گرفت و امضا کرد و دیگه مثل قدیم نیست که حتما تو دانشگاه امضا بشه بازم به حضور من تو دانشگاه یکشنبه نیازی هست؟

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۵۰
mahshad
۲۴
شهریور ۹۸

موارد لازم برای ورود به دانشگاه!

۱.آیا بند عینک ژیگولی;) مورد تمسخر قرار میگیرد؟(در مورد پیکسل با خوندن پست اقای چارلی متوجه شدم نه!!)

۲.ایا شلوار قد نود و لاک ناخن و رژ البالویی زشت میباشد؟:)

۳.برای ما که عینکی هستیم کدام با پرستیژتراست؟کلا عینک طبی داشته باشیم یا عینک طبی را در کلاس بزنیم؟D;

۴.واردکلاس که شدیم...کجا بنشینیم؟(باتوجه به اینکه من در حضور افراد غریبه قرمز میشوم!)^_^

۵.چگونه دوست پیدا کنیم؟÷))) 

۶.ایا اشکالی ندارد از ۶ مهر به دانشگاه برویم؟(چون مسافرتم)😅

۱۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۳۷
mahshad
۲۳
شهریور ۹۸

 که کراش بنده فوق لیسانس مهندسی شیمی میخواند!؟:)))

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۱۱
mahshad
۲۳
شهریور ۹۸

شیمی😍😍😍شهرمون قبول شدم!

البته دوست داشتم بیوتکنولوژی قبول شم...ولی شیمی هم دوست دارم:))))

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۱۲
mahshad
۲۲
شهریور ۹۸

_من رو یکی کراش دارم!^_^

+کیه؟:0

_اشناعه!;)

+بگو کیه؟:0

_از اقوامه!^_^

+کییییی؟

_نمیتونم بگم!فقط تحصیل کردست!:)))

+اوهوع!

_اره!پس فکر کردی به یه لااوبالی و بی سروپا چشم دارم؟؟!!;/

+کجاییه؟

_فلان جاییه!

+خائننننن!-_-

_امشبم تیشرت پوشیده بود!داشت سینه میزد!(فدااش)😍😍

+فهمیدم!

_کیه؟

+از فامیلای مامانه!؟

_(سکوت)

+پسرداییه مامانه؟

_(سکوت)

+عینه؟

(ذوق میکند و چشم میبندد)😎😄😍😍😙😙

۲۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۸ ، ۰۱:۰۹
mahshad
۱۱
شهریور ۹۸

دارم از این میسوزم اونی که درسش واسش مهم نبود و فقط به معلما میگفت درس واسه چیه هممون اخرش قراره کهنه بشوریم و بریم خونه شوهر و درسش ازمن فوق العاده ضعیف تر بود الان شده ۱۵۰۰!تازه از فامیلشون که دوست خواهرمه پرسیده از مهشاد چه خبر!؟؟؟

درحالیکه من و اون سایه همو با تیر میزدیم!^_^

من حرفی ندارم و فقط دارم خفه میشم:)))

لعنت به این نظام اموزشی اشغال!^_^

همتون برید به درک با این اینده سازان پر بااااااار!

پ.ن:پدر فرد موردنظر جانباز۷۰درصداست!angel

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۱۶
mahshad
۰۹
شهریور ۹۸

اون زمان که ما کنکور داشتیم...هم عصر جدید داشت..هم نود داشت...هم دورهمی داشت...هم خندوانه داشت..هم تلویزیون فیلمای قشنگ میذاشت...هم پرسپولیس برانکو رو داشت...هم کلی جام داشت..هم بازی داشت...اصن همه چیزای جذاب لعنتی بودن تا ما با کنکور به ملکوت بپیوندیم!!!!

الان هیچی ندارن!قحطی اومده!

پ.ن:نصفه شبی یادم اومد ....اعصابم خرد شد.-_-

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۲۶
mahshad
۰۳
شهریور ۹۸

*موهای جلوم بلند بود...منم میخواستم اتو بکشم تا گردنم میومد..به خواهرم گفتم بیا کوتاش کن..گفت کاردارم!خودت میتونی کاری نداره که!!منم جو بلدیت گرفتم شت زدم به موهام...الان دو سه دسته بالای چشممه...بقیه میرسه پشت گوشم...حتی یه دسته هم میره زیر کش!:|||

*نمیدونم درک میکنید یانه!!با یکی بشینین فیلم ببینین که کل فیلم رو براتون بازگو کنه!مثلا شما داری میبینی مرده توسط پسرش کشته شد...اون از اون طرف بگه عهههه پسره باباشو کشت!!شت به این زندگی!!

مامانبزرگم چنین ادمیه!:/به نظرم باید بره تو صوتی کردن فیلم برای نابینایان کارکنه!الان داره صدام میزنه برم باهاش فیلم ببینم!:|

*عصرجدید تموم شد...من نفر اول و دومو درست حدس زده بودم...ولی درک نمیکنم چرا پارسا سوم شد..باید اخر میشد!این بچه تو سن رشده..پس فردا گند میخوره به صداش:/..یکی تو یوتیوب رازهای کار سعید فتحی رو فاش میکرد..اونم دقیقا یه روز قبل از فینال!خو بگو مرض داری...بذار فینال تموم شه..بعد با افشاگریت اون بدبختو نابود کن!من ندیدم..به نظرم خوبیش اینه انقدر حرفه ای انجام میده که تو حتی فرصت فکرکردن به کار بعدیشو نداری!

*گفتم یوتیوپ!امروز ازش یه کیک خوشمزه یاد گرفتم...فقط مشکلش اینجا بود که دستور نداشت منم همه رو قاطی پاطی زدم...جدا از سوزوندن دستام فقط یه ذره بو تخم مرغ میداد!که اونم تقصیر من نبود قطعا:/

به نظرم به 5minute crafts میتونید اعتماد کنید!yes

*ممکنه یه فیلم سینمایی هیجانی و ترجیحا تخیلی قشنگ پیشنهاد کنید..شدیدا محتاجم بهش:|

مهشاد نوشت:عنوان برگرفته از دیالوگ درجستجوی نمو هست!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۴۵
mahshad